اگر کار از روی عشق باشد اجر دارد. قرآن میگوید: «تَوَلَّوْا وَ أَعْیُنُهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنا» (توبه/92). میآمدند میگفتند: یا رسولالله میخواهیم جبهه برویم. حضرت میفرمود: من اسب و شمشیر ندارم. اینها گریه میکردند که چرا امکانات نیست جبهه بروند، یعنی عاشق بودند.
2 - خودساخته. در یک ماجرای لشگرکشی قرآن میگوید: فرمانده حزبالله گفت: «إِنَّالله مُبْتَلیکُمْ بِنَهَر» (بقره/249)؛ خدا شما را با یک نهر آب آزمایش میکند. «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی» (بقره/249)؛ هر کسی بخورد، از ما نیست. البته اگر خیلی تشنگی به شما فشار آورد، با مشت یک جرعه بخورید. یک خرده جلوی شکمهایتان را بگیرید. اگر خودساخته نباشد، با یک پولی میرود. معاویه دو قلم پول فرستاد، امام حسن را رها کردند.
3 - صبر و پایداری در برابر دشمن. قرآن میفرماید: «جاهَدُوا وَ صَبَرُوا» (نحل/110) ؛یعنی هم جهاد، هم مقاومت.
4 - هدفمند. زمان شاه هم ارتش بود؛ منتها برای منافع شاه و آمریکا بود. ما ارتش نمیخواهیم برای دکور. برای کشورگشایی، برای استعمار و برای استثمار بلکه برای اینکه دشمن خدا از شما حساب ببرد. «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّالله» (انفال/60)؛ جرأت نکند به شما حمله کند.
5 - شجاع. «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ» (مائده/54)؛ از کسی خوف ندارند.
6 - نفوذناپذیری در برابر شایعات. شایعه راه میانداختند که «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُم» (آلعمران/173)؛ دشمن زیاد است. میخواهد یورش کند. ناوگان آمریکا آمده است، بناست چه شود. هرچه میخواستند اینها را بترسانند، «فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیمانا» (آلعمران/173)؛ ایمانشان زیاد میشد.
7 - ارزشهای معنوی. قرآن میگوید که رزمندگان مسلمان باید «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ» (توبه/112) باشند. زمانی که با صدام میجنگیدیم، در سنگرهای ما بچهها نماز میخواندند، سنگرهای مقابل شراب میخوردند.
8 - سرسخت. نسبت به کفار کوتاه نمیآیند. «أَشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّار» (فتح/29)؛ «وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَه» (توبه/123). قرآن میگوید: باید در شما غلظت ببینند.
9 - مجهز. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (انفال/60). هرچه در توان دارید مجهز شوید، کم نگذارید.
10 - جبهه، صحنه شجاعت و مردانگی، نه نرمش و عطوفت. امیرالمؤمنین میگوید: در جبهه عواطف را کنار میگذاشتیم. «کُنَّا مَعَ رَسُولِالله نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا یَزِیدُنَا ذَلِکَ إِلَّا إِیمَاناً وَ تَسْلِیما» (بحارالانوار/ج30/ص328). نزدیکترین فامیلها اگر دشمن بود، میکشتیم. به همینخاطر جهاد بر زن واجب نیست. چون زن یک موجود عاطفی است. وجود عاطفی را نمیشود فرستاد آدم بکشد. قاضی را گفتند زن نباشد، برای اینکه تا مجرم گریه کند، دست و پایش شل میشود.
11 - محبّت الهی، برتر از علاقه به همسر و فرزندان. قرآن میگوید: «قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ. . . أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَالله وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فیسَبیلِهِ» (توبه/24). اگر پدر و فرزند و همسر و کسب و کار را بیش از خدا دوست داشتید، مرخص هستید.
12 - نظم و انسجام. «کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ» (صف/4). قرآن میگوید: «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»(نمل/17). حضرت سلیمان سان میدید از همه کسانی که تحت امرش بودند.
13 - حافظان امنیت، شریک عبادات و خدمات مردم. هرکس مسئول امنیت است در همه عبادتهای مردم شریک است چون قرآن میگوید: «مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعبدوننی» (نور/55). هرکس هرکاری میکند چون مملکت امن است.